۶ مرحله آسان برای نوشتن استراتژی بازاریابی محتوایی
بدون یک استراتژی مکتوب، بازاریابی محتوایی برند شما به پتانسیل خود نمیرسد. در مورد نوشتن استراتژی بازاریابی محتوایی مناسب فکر کنید.
معایب نداشتن استراتژی بازاریابی محتوایی:
- هماهنگ نبودن محتوا با اهداف بیز ینس
- مشکل بوجه در تأمین رهبری و حمایت
- امکان فعالیت تیم محتوایی داخل و خارج از شرکت در جهتهای مختلف
- تخصیص زمان بیشتر برای کا و همچنین آموزش مجدد تیم
برای تامین رهبری و حمایت بودجه مشکل دارید.
شما خطر میکنید که تیم های محتوای داخلی، خارجی و مجاور در جهت های مختلف حرکت کنند.
شما زمان بیشتری را صرف کار کردن و آموزش مجدد تیم خود می کنید.
بدون یک استراتژی مکتوب، شما مانند اکثر بازاریابان محتوایی هستید، نه موفقترین آنها.
یک استراتژی بازاریابی محتوایی مستند با موفقیت ارتباط مستقیم دارد. موسسه بازاریابی محتوا در تحقیقات سالانه خود در مورد استراتژیهای بازاریابی محتوایی مستند پرسید. اخیراً، تنها ۴۰ درصد از بازاریابان B2B و ۳۹ درصد از بازاریابان B2C گفتهاند که استراتژی بازاریابی دارند. (افرادی که می گویند استراتژی دارند اما آن را یادداشت نمیکنند به حساب نمی آیند. یک «استراتژی» نانوشته چیزی است که هر کسی هر چه بگوید انجام شود.)
اما تحقیقات CMI نشان میدهد که داشتن یک استراتژی بازاریابی محتوای مستند، عملکرد برتر را از عملکرد متوسط یا ضعیف متمایز میکند.
در سال ۲۰۲۲ آمار نشان داد، بازاریابانی که استراتژی مستند دارد ۴۱۴ درصد بیشتر از کسانی که استراتژی مستند ندارند، موفق میشوند. اما سوال اینجاست، چرا بیشتر رهبران محتوایی استراتژیهای خود را نمینویسند؟
نوشتن استراتژی زمانبر است. بیشتر مدیران محتوایی برایشان سوال است که آیا این زمان ارزش سرمایهگذاری دارد یا خیر. آیا کسی در تیم محتوایی وجود دارد که کل مطلب را بخواند یا آنچه در آنجا نوشته شده است را انجام دهد؟ به همین دلیل است که ما طرفدار ایجاد یک استراتژی بازارایابی محتوایی یک صفحهای هستیم. فرمت مخفف استراتژی مستند به این معنی است که میتوانید آن را به سرعت ایجاد کنید و به طور مختصر به تیم خود توضیح دهید. همچنین احتمال اینکه افراد تیم آن یک صفحه را بخوانند و عمل کنند بیشتر است. از این گذشته آنها میتوانند آن یک صفحه را به تابلو اعلانات خود سنجاق کنند یا آن را کنار صفحه نمایش خود بچسبانند.
۶ مرحله برای ایجاد استراتژی بازاریابی محتوایی یک صفحهای
قبل از هر کاری ابتدا باید اهداف عملیاتی کسب و کار خود را مرور کنید. اگر برنامه بازاریابی محتوایی شما با آنچه سازمان شما می خواهد به دست آورد هماهنگ نباشد موفق نخواهید بود.
اگر نمیدانید بازاریابی محتوایی چیست کلیک کنید.
مرحله ۱: هدف بازاریابی محتوا را تعیین کنید
ابتدا باید اهداف مدیران کسب و کار خود را بدانید و در نظر بگیرید که بازاریابی محتوایی چگونه در این راستا به شما کمک خواهد کرد. در این مرحله، شما به دنبال یک هدف کلی بازاریابی محتوایی هستید، نه تاکتیکها یا موضوعات خاص.
مرحله ۲: مخاطب را تعریف کنید
ممکن است فکر کنید هر چه افراد بیشتری از محتوای شما استفاده کنند، مخاطبان بیشتری جذب خواهید کرد. اما این اشتباه است، در مقابل این وسوسه مقاومت کنید. به جای در نظر گرفتن تمام افرادِ فعال در اینترنت، افرادی را انتخاب کنید که مخاطبان هدف شما باشد. ایجاد محتوایی که بتواند روی اکثر افراد تأثیر گذار باشد؛ بسیار دشوار است. در عوض، یک مخاطب اصلی و یک مخاطب ثانویه انتخاب کنید. برای اینکار، ابتدا در مورد مخاطبان بالقوه خود تحقیق کنید. به اطلاعات مربوط به مخاطبان خود دقت کنید، علایق، نیازها و نقاط درد مخاطبان خود را بشناسید.
سپس بپرسید، چه کسی بیشتر به موضوع محتوای شرکت شما علاقهمند است. اگر نیاز دارید مخاطبان خود را محدودتر کنید، اینبار بپرسید چه کسی بیشتر به موضوع شما علاقهمند است و احتمال بیشتری دارد که اقدام مورد نظر برای دستیابی به هدف عملیاتی کسب و کار شما را انجام دهد.
مرحله ۳: دسته بندی ها و موضوعات محتوا را شناسایی کنید
شناخت و توصیف مخاطبان، پنجره ای را به سمت محتوا باز میکند. این گروه از افراد چه چیزی را میخواهند بخوانند، تماشا کنند یا گوش دهند که با هدف بازاریابی محتوای شما مرتبط است؟
فهرستی از ایدههای محتوا – ایدههای بزرگ، زوایای خاص داستان یا هر دو را با روش طوفان فکری روی کاغذ پیاده کنید. همانطور که لیست را مرور میکنید، یک ستاره در کنار ایدههایی قرار دهید که بیشترین سود را برای مخاطبان هدف شما دارند.
چندین موضوع گسترده را شناسایی کنید. نمونه موضوعات داستانی را فهرست کنید که در آن دسته بندیها قرار میگیرند تا به افراد کمک کند ایدههای مرتبط را بهتر درک کنند و احتمالات جدید را تصور کنند.
مرحله ۴: انواع و قالبهای محتوا را به تفصیل شرح دهید
تصمیم گیری در مورد فرمتها و انواع محتوا با مرحله پنجم (کانالهای توزیع) ارتباط تنگاتنگی دارد. دو سوال بپرسید:
مخاطبان هدف شما به چه نوع محتوایی نیاز دارند؟
کدام یک از فرمتهای محتوایی با منابع و قابلیتهای موجود مطابقت دارد؟
واقع بین باشید. برای مثال، مخاطبان شما ممکن است از ویدیوها لذت ببرند. اما اگر هیچ کس در تیم شما مهارتهای ویدئویی ندارد و بودجه ای برای استخدام یا برون سپاری ندارید، ویدئو را به عنوان یکی از قالب های خود انتخاب نکنید.
مرحله ۵: کانالهای توزیع و فرکانس را فهرست کنید
اغلب، قالب انتخابی شما به سمت یک کانال تحویل عمومی متمایل میشود. اما در توضیح جزئیات، اولویتهای توزیع محتوای شما باید تا حد امکان دقیق باشد. به عنوان مثال، ممکن است یک مقاله را در وبلاگ شرکت خود یا یک وب سایت شخص ثالث توزیع کنید. شما ممکن است یک پست رسانه اجتماعی را از طریق توییتر، اینستاگرام، لینکدین و غیره توزیع کنید. در این مرحله، شما همچنین باید به منابع موجود برای ایجاد، انتشار و تبلیغ محتوا نگاه کنید. حداقل مقدار هر نوع محتوایی که این گروه میتواند تولید کند چقدر است؟
نکته: بیش از حد جاهطلب نباشید. فرکانسی را انتخاب کنید که میتوانید به طور واقعبینانه ملاقات کنید. همیشه میتوانید بعداً مقدار آن را افزایش دهید.
مرحله ۶: به هدف تجاری خود باز گردید
اکنون، شما آماده بازگشت به ابتدا هستید. وقت آن است که اهداف تجاری را به هدف بازاریابی محتوای خود اضافه کنید (مرحله اول).
در نظر بگیرید: دوست دارید مخاطبانتان پس از دیدن محتوای شما چه کاری انجام دهند؟ موفقیت را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟ اهداف مشخص چیست (به یاد داشته باشید که آنها را با اهداف عملیاتی کسب و کار مرتبط کنید)؟ تا کی باید به آنها برسید؟