مقایسه بازاریابی برونگرا و بازاریابی درونگرا
ما در مبحث دیجیتال مارکتینگ به دو شاخه بازاریابی برونگرا و بازاریابی درونگرا اشاره کردیم. این دو مورد از رایج‌ترین استراتژی‌های بازاریابی هستند که هرکدام کاربردها، مزایا و چالش‌های متفاوتی دارد. همچنین بخش‌ها و زیر مجموعه‌های مختلفی را نیز شامل می‌شوند.
تفاوت بازاریابی برونگرا و بازاریابی درونگرا
چندین تفاوت اصلی بین بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگرا وجود دارد. بازاریابی برونگرا شامل تماس فعالانه و برقراری ارتباط با مصرف کنندگان و مشتریان از سمت برند برای علاقه مند کردن آن‌ها به یک محصول است.
در واقع شما با بازاریابی برونگرا به دنبال مشتری می‌روید و ارزش افزوده‌ای را به لحاظ اطلاعات برای مشتری ایجاد نمی‌کنید. در مقابل بازاریابی درونگرا بر ایجاد و توزیع محتوایی متمرکز است که به واسطه آن افراد به وبسایت و استفاده از خدمات و محصولات شما جذب می‌شوند.
علاوه بر این بازاریابی برونگرا معمولا رویکردی تهاجمی‌تر و گسترده‌تر دارد با این انتظار که حداقل برخی از مشتریان بالقوه را به مشتریان بالفعل تبدیل کند. اما بازاریابی درونگرا معمولا ظریف‌تر است و بر متقاعد کردن منطقی و ذهنی گروه خاصی از مخاطبان برای خرید در طول زمان تمرکز می‌کند.
| بازاریابی درونگرا | بازاریابی برونگرا |
| محتوای دیجیتال آموزشی با هدف مخاطبان خاص برای کمک به حل مشکلات و سوالات مصرف کنندگان و مخاطبان | محتواهای غیر دیجیتالی طراحی شده برای جلب توجه مشتری و فروش محصولات |
| محتوا به شکل تعاملی مانند پست در شبکه های اجتماعی، وبلاگ، گزارش‌ها و وبینارهایی که ارائه می‌کنید | ایجاد محتوا و تبلیغات در مجلات، بیلبوردها، تلویزیون |
| پیام رسانی برای مصرف کنندگان خاص | پیام رسانی‌های برجسته |
| استراتژی همه جانبه در چندین کانال استراتژی همه جانبه در چندین کانال | استراتژی خطی با کانال‌های محدود |
| قابل اندازه گیری از طریق نرم افزار دیجیتال مارکتینگ | اندازه گیری نتایج از طریق تبلیغات فیزیکی دشوار است |
بازاریابی درونگرا Inbound marketing
بازاریابی درونگرا بر جذب مشتریان به سمت محصولات و خدمات شما متمرکز است. بهترین مشتریان بالقوه نیز از طریق جستجوی آنلاین به شما می‌رسند و با جستجوی خدمات یا محصولات برای رفع نیاز خود سفر خرید خود را در بستر وب آغاز می‌کنند.
پس محتوای شما باید به خوبی توضیح دهد که چگونه محصولات یا خدماتتان مشکلات و نیازهای مشتریان را برطرف می‌کند. راه های زیادی برای انجام این کار وجود دارد، از جمله وبلاگ‌ها، محتوای ویدیویی، کتاب‌های راهنما و موارد دیگر. هر یک از این قالب‌های محتوایی، می‌تواند راهی برای متمایز کردن محصول شما از رقبا باشد.
مزایای بازاریابی درونگرا
- بازاریابی درونگرا به نوعی بازاریابی ورودی برای جذب مشتریان جدید و البته غیر تهاجمی است. مشتریان بالقوه می‌توانند پست‌های وبلاگ شما را بخوانند یا در زمان خود در یک وبینار شرکت کنند.
- این نوع محتوا یک محتوای آموزشی است که به سوالات و نیازهای مصرف کنندگان یا مخاطبان در حوزه کاری و صنعت شما نیز پاسخ می‌دهد.
- بازاریابی درونگرا قابل اندازه گیری است شما می‌توانید هر بخش از استراتژی خود را با معیاری مرتبط کنید و در طول زمان بر روی آن نظارت داشته باشید و ببینید که آیا به هدف خود رسیده‌اید یا خیر.
- وب سایت و محتوای شما به طور مداوم به روز می شود، بنابراین بازاریابی درونگرا به مرور زمان به جذب مشتریان واجد شرایط ادامه می دهد.
چالش‌های بازاریابی درونگرا
بازاریابی درونگرا برای هر شرکتی مناسب نیست چرا که به نگهداری مداوم نیاز دارد تا اطمینان حاصل شود که محتوا همیشه، پاسخگوی خواسته‌ها و نیازهای در حال تکامل مصرف کنندگان است.
همچنین زمان و انرژی زیادی را باید صرف آزمون و خطا برای کشف محتوایی که بهترین بازخورد را از سمت مخاطبان دارد و مشتریان بالقوه را به مشتریان بالفعل تبدیل می‌کند.
بازاریابی برونگرا Outbound marketing
بازاریابی برونگرا پیامی را به تعداد زیادی از مردم به امید فروش می‌فرستد. این استراتژی ریشه در این فکر دارد که هر چه گروهی که به آن پیام می دهید بزرگتر باشد، بازده بیشتری خواهید داشت. بازاریابی برونگرا اقدامات زیادی را در حوزه دیجیتال مارکتینگ شامل می‌شود مانند:
- ایمیل مارکتینگ
- اینفلوئنسر مارکتینگ
- تبلیغات رادیویی و تلویزیونی
- پیامک تبلیغاتی
- تبلیغات در مجلات و روزنامه‌ها،کاتالوگ‌ها و بروشورها
- رپورتاژ آگهی
- تبلیغات بنری
- تبلیغات کلیکی مانند پوش نوتیفیکیشن و گوگل ادز
- تله مارکتینگ ( مشتری یابی با استفاده از تماس سرد)
- حتی تراکت‌های تبلیغاتی
مزایای بازاریابی برونگرا
همان طور که گفتیم در بازاریابی برونگرا ارتباط با مخاطبان و مشتریان از سمت برند، و از طریق روش‌های بیرونی مانند تبلیغات در رسانه‌ها و سطح شهر آغاز می‌شود. بازاریابی برونگرا آگاهی از برند را ارتقا می‌دهد و به شما کمک می‌کند به مخاطبان و مشتریان بالقوه‌ای دسترسی پیدا کنید که قبلا در مورد محصولات یا خدمات شما حتی چیزی نشنیده‌اند. بدین ترتیب باعث برندسازی برای شما می‌شود و کسب و کارهای نوپا و استارتاپ‌ها را به خوبی به مخاطبان معرفی می‌کند.
بازاریابی برونگرا می‌تواند نتایج فوری به همراه داشته باشد، زیرا افرادی که به محصولات و خدمات شما علاقه مند هستند با تبلیغات از سوی شما اقدام به خرید می‌کنند.
گوگل ادز و ریتنشن مارکتینگ یا بازاریابی برگشتی نیز مجموعه از فرآیندهایی است که در دسته بازاریابی برونگرا جای می‌گیرد.
چالش‌های بازاریابی برونگرا
انجام درست بازاریابی برونگرا دشوار است. برای مثال بسیاری از مردم تلویزیون را در حین تبلیغات بی صدا می‌کنند.
اندازه گیری اثر بخشی برخی از استراتژی‌های بازاریابی برونگرا مانند بیلبوردها چالش برانگیز است.
بازاریابی برونگرا پر هزینه است، حضور در نمایشگاه‌ها، پرداخت هزینه برای تبلیغات بنری و خرید فضاهای بیلبورد هزینه زیادی دارد. پس برای شنیده شدن در هیاهو صدای بلند کافی نیست، نیاز است صدایمان کمی آشنا باشد.
اما در نهایت توجه داشته باشید هر دو نوع بازاریابی درونگرا و برونگرا با وجود مزایا و معایبی که هر کدام دارد، مکمل یکدیگر هستند. شما بسته به نوع کسب و کار، محصولات و خدماتی که ارائه می‌دهید باید استراتژی خود را در این زمینه مشخص کنید، البته یک استراتژی بازاریابی خوب از هر دو نوع بازاریابی درونگرا و برونگرا بهره می‌گیرد.
منبع:نوین هاب